استاد :

استاد مانند پلیست که باید از آن گذشت. کسی که روی پل بماند یا منتظر دیگری باشد، جا میماند و به جایی نمیرسد… فقط در گذر از پل یادمان باشد که آن را خراب نکنیم چون دیگرانی هم از این پل خواهند گذشت و ما نیز شاید به دلیلِ اشتباهات، مجبور به گذرِ دوباره از این پل باشیم.

قوانینِ شاگردی چهار قانون اصلی وجود دارد که یک شاگرد در مسیر آگاهی و شناخت، پیوسته باید به آنها توجه داشته باشد:

ـ نظم: مرتب و منظم بودن، چه در اموراتِ شخصی و چه در ارتباط با دیگران

ـ نظافت: تمیز و پاکیزه بودن چه در مورد بهداشت شخصی و چه در ارتباط با زندگی در جامعه و شهر و دنیا و پیرامونِ خود

. ـ مراقبه: معنای مراقبه، همان مراقبتِ مستمر در هر لحظه و هر موردی که بصورت ارادی برای خود برنامهای تنظیم و اجرا میکنیم. این مراقبت که به آن مراقبه میگویند، توجهی لحظه به لحظه را طلب میکند.

ـ رازداری: رازداریِ یک شاگرد به معنای این است که دریافتها و مطالعاتش باید کامالً شخصی باشد. او نباید با دیگران دربارۀ مطالعاتش صحبت کند چرا که تا وقتی که آن مطالعه به صورتِ دریافتِ آگاهی در او پایدار نشده است، از طرف انرژی‌های بیرون از خود آسیب‌پذیر میباشد و چه بسا باعث شود که معنای مطلب، کامالً دست خورده و ناخالص به او انتقال یابد.

تفاوتِ آگاهی و اطلاعات:

اطلاعات به معنای تمام آن چیزهایی‌ است که از کودکی یاد گرفته‌ایم. دروس مدرسه و دانشگاه، آموزش‌های والدین و اساتید، اخباری که از طریق رسانه‌ها و اجتماع و دوستان به ما رسیده است، مطالعات شخصی که انجام داده‌ایم، همه و همه بمبارانی است که یک شخص را در طولِ زندگی با دانسته‌هایی غیر شخصی مورد هجوم قرار می‌دهند. اطلاعات چیزی نیست که با تفکر و تعقل عجین باشد و حاصلِ دانسته‌هایی درونی نمی‌باشند. آگاهی، یک دادۀ الهی است. همۀ نسلِ بشر در درونِ خود داناییِ کلِ عالم را به صورتِ نهفته دارد که با پرده‌هایی از جهل و حجاب‌هایی چون عوامل نفس و ذهن و احساسات و عواطف، پوشیده مانده و رسیدن به آگاهی تنها از طریقِ شناختِ همین حجاب‌ها در خود و دریدنِ آنها برای رسیدن به نورِ درون، امکان‌پذیر میباشد. رسیدن به آگاهی، رسیدن به خود است.

پیمایش به بالا